نماد سایت موج نیوز

تجربه سرمایه‌گذاری بدون ریسکِ ریزش بورس؛ کرادفاندینگ راهکاری برای روزهای قرمز بازار

بیایید به آن روزهای سخت برگردیم. روزهایی که صبح با امید باز کردنِ اپلیکیشن کارگزاری بیدار می‌شدیم، اما به محض دیدن صفحه، رنگ قرمزِ یکدست، ضربان قلبمان را بالا می‌برد. «صف فروش». این دو کلمه شاید ترسناک‌ترین عبارت برای یک فعال بازار سرمایه باشد. فرقی نمی‌کند حرفه‌ای باشید یا تازه‌وارد؛ دیدن آب شدنِ سرمایه‌ای که برایش زحمت کشیده‌اید، دردی مشترک است.

ریزش بورس، ذات بازار است. نمودارها همیشه نمی‌توانند صعودی باشند. اما سوالی که ذهن سرمایه‌گذاران باهوش را درگیر می‌کند این نیست که «کی بازار برمی‌گردد؟»؛ بلکه این است: «وقتی بازار می‌ریزد، من باید کجا باشم؟» آیا راهی وجود دارد که حتی در روزهای خونین بورس، بخشی از سرمایه ما در ساحل امن، آرام و پرسود باقی بماند؟

پاسخ مثبت است. اما این پاسخ در بازارهای سنتی مثل طلا یا دلار نیست؛ چرا که آن‌ها هم نوسانات و استرس‌های خودشان را دارند. پاسخ در مفهومی نهفته است که اقتصادهای پیشرفته سال‌هاست از آن بهره می‌برند و اکنون در ایران نیز ریشه دوانده است: «سرمایه‌گذاری روی اقتصاد واقعی» یا همان کرادفاندینگ.

توهمِ «تخم‌مرغ‌ها در یک سبد» درست یا غلط؟

همه ما ضرب‌المثل معروف «همه تخم‌مرغ‌ها را در یک سبد نچینید» را شنیده‌ایم. اما در عمل چه می‌کنیم؟

اکثر ما وقتی بورس خوب است، تمام پولمان را سهام می‌خریم. وقتی بورس می‌ریزد، با ترس و لرز پول را خارج می‌کنیم و شاید به سمت صندوق‌های درآمد ثابت (با سود محدود) یا بازار طلا (با ریسک حباب) ببریم.

مشکل اینجاست که ما «تنوع» ایجاد نمی‌کنیم، بلکه فقط از یک اتاق پرخطر به اتاق پرخطر دیگر کوچ می‌کنیم. یک سبد سرمایه‌گذاری واقعی، سبدی است که اجزای آن به هم «همبستگی» (Correlation) نداشته باشند. یعنی اگر شاخص بورس ۱۰ هزار واحد ریخت، بخش دیگری از سرمایه شما اصلاً کاری به شاخص نداشته باشد و راه خودش را برود.

اینجاست که جای خالیِ یک سرمایه گذاری مطمئن با سود بالا که مستقل از هیجانات بورس باشد، به شدت حس می‌شود. گزینه‌ای که نه با توییت فلان سیاستمدار بریزد و نه با تغییر قیمت‌های جهانی سقوط کند.

اقتصاد واقعی یعنی چی؟ جایی که خبری از تابلوهای قرمز نیست

بیایید کمی از فضای نمودار و کندل فاصله بگیریم و به سطح شهر برویم. کارخانه‌ای را تصور کنید که در حال تولید رب گوجه‌فرنگی است. یا شرکتی که دستگاه‌های پزشکی وارد می‌کند. آیا وقتی شاخص بورس منفی می‌شود، مردم دیگر رب گوجه نمی‌خورند؟ آیا بیمارستان‌ها دیگر دستگاه پزشکی نمی‌خرند؟ قطعاً خیر.

اقتصاد واقعی (Real Economy) یعنی تولید و تجارت کالا. این بخش از اقتصاد، نوسانات هیجانی بورس را ندارد. سود در اینجا منطق خودش را دارد: «تولید کن، بفروش، سود ببر.»
حالا تصور کنید می‌توانستید به جای خرید سهامِ یک شرکت (که قیمتش تابع عرضه و تقاضای بازار است)، مستقیماً در «پروژه تولیدی» آن شرکت شریک شوید. یعنی پول بدهید تا مواد اولیه بخرند و بعد از فروش محصول، اصل پول و سودتان

را پس بگیرید.

در این مدل:

  1. صف فروشی وجود ندارد (چون سهمی معامله نمی‌شود).
  2. نوسان قیمتی وجود ندارد (چون سود پروژه از قبل برآورد شده است).
  3. استرس چک کردن لحظه‌ای قیمت‌ها حذف می‌شود.

این دقیقاً همان کاری است که پلتفرم‌های تأمین مالی جمعی (Crowdfunding) انجام می‌دهند.

کرادفاندینگ؛ دموکراسی در سرمایه‌گذاری

تا چند سال پیش، اگر ۵۰ میلیون تومان پول داشتید و می‌خواستید در سودِ واردات یک محموله موبایل یا تولید یک خط صنعتی شریک شوید، کسی شما را جدی نمی‌گرفت. این فرصت‌های شیرین فقط مختص سرمایه‌داران بزرگ و بانک‌ها بود. اما تکنولوژی مالی (FinTech) این انحصار را شکست.

کرادفاندینگ به زبان ساده یعنی:

«سرمایه کمِ من + سرمایه کمِ شما + سرمایه هزاران نفر دیگر = یک کوه سرمایه برای راه‌اندازی یک چرخ بزرگ اقتصادی.»

در ایران، این مدل تحت نظارت دقیق نهادهای مالی و فرابورس فعالیت می‌کند و دونگی | dongi به عنوان یکی از پیشگامان و لیدرهای اصلی این حوزه شناخته می‌شود.

چرا کرادفاندینگ پادزهرِ ریزش بورس است؟

بیایید برگردیم به همان روزهای قرمز بازار. فرض کنید سبد دارایی شما این‌طور چیده شده بود: ۵۰ درصد در سهام، و ۵۰ درصد در طرح‌های کرادفاندینگ دونگی.

شاخص بورس ۵ درصد می‌ریزد. نیمی از سرمایه شما کوچک می‌شود (که دردناک است). اما نیم دیگر چطور؟

آن ۵۰ درصدی که در طرح‌های دونگی است، بی‌تفاوت به ریزش بازار، در حال «کار کردن» است. کارخانه دارد تولید می‌کند، کامیون‌ها بار می‌برند و کنتور سود شما به صورت روزشمار می‌اندازد.

بعد از مدتی در حالی که دوستان بورسی‌تان از ضرر می‌نالند، شما پیامک واریز سود دوره ای از دونگی دریافت می‌کنید. این جریان نقدینگی (Cash Flow) دقیقاً همان چیزی است که به شما «آرامش روانی» می‌دهد تا هیجانی عمل نکنید و سهام‌تان را در کف قیمت نفروشید.

کالبدشکافی امنیت: آیا واقعاً بدون ریسک است؟

هیچ آدم عاقلی در بازارهای مالی ادعا نمی‌کند که ریسک صفر مطلق وجود دارد. اما می‌توانیم از «ریزشِ سرمایه» جلوگیری کنیم. در بورس، ریسک اصلی «نوسان قیمت» است. شما ممکن است سهمی را ۱۰۰۰ تومان بخرید و فردا بشود ۸۰۰ تومان.

اما در مدل سرمایه‌گذاری کرادفاندینگ (مشابه آنچه در دونگی | dongi ارائه می‌شود)، ساختار کاملاً متفاوت است.

۱. ضمانت اصل سرمایه

در اینجا شما با نمودار طرف نیستید، با قرارداد طرفید. اکثر طرح‌هایی که روی این پلتفرم قرار می‌گیرند، دارای تضامین معتبر هستند. از «ضمانت‌نامه تعهد پرداخت بانکی» (که عملاً ریسک نکول را به صفر نزدیک می‌کند) تا ضمانت‌نامه‌های صندوق‌های پژوهش و فناوری و چک و سفته با ضامن معتبر.

این یعنی یک نهاد مالی معتبر پشتِ طرح ایستاده و می‌گوید: «اگر سرمایه‌پذیر نتوانست پول را بدهد، من می‌دهم.» این سطح از امنیت در بورس وجود ندارد.

۲. سودهای قطعی و علی‌الحساب

برخلاف بورس که سود شما در گروِ بالا رفتن قیمت سهم است، در اینجا سود شما از محل فروش محصولات واقعی تأمین می‌شود. طرح‌ها معمولاً سود علی‌الحساب جذابی دارند (اغلب بالاتر از سود بانکی و صندوق‌های درآمد ثابت).
نکته جذاب‌تر اینجاست که اگر شرکت بیشتر از پیش‌بینی سود کند، مابه‌التفاوت آن بعد از حسابرسی رسمی به عنوان «سود قطعی» به شما پرداخت می‌شود.

۳. معافیت مالیاتی؛ برگ برنده مخفی

یک نکته که خیلی‌ها از آن غافلند، مالیات است. در بازارهای دیگر گاهی سود شما مشمول مالیات می‌شود یا کارمزدهای پنهان دارد. اما طبق قانون، درآمد حاصل از سرمایه‌گذاری در طرح‌های تامین مالی جمعی، معاف از مالیات است. این یعنی سود خالصِ خالص.

استراتژی پیشنهادی سرمایه گذاری برای سال ۱۴۰۴

قرار نیست بورس را ببوسیم و کنار بگذاریم. بازار سهام پتانسیل رشد جهشی دارد و باید بخشی از سبد ما باشد. اما استراتژی پیشنهادی برای کسی که نمی‌خواهد شب‌ها با استرس بخوابد، مدل «هسته و قمر» است.

هسته سبد (بخش امن و درآمدزا): ۶۰ تا ۷۰ درصد سرمایه را به ابزارهایی اختصاص دهید که جریان درآمدی ثابت و امن دارند. در گذشته بانک این نقش را داشت، اما با توجه به تورم ۴۰ درصدی، سود ۲۰ درصدی بانک یعنی ضررِ خاموش.
در اینجا، پلتفرم دونگی | dongi بهترین جایگزین است. چرا؟ چون سودهای آن (که گاهی تا ۳۵ یا ۴۰ درصد سالانه و حتی بیشتر می‌رسد) بسیار نزدیک‌تر به تورم واقعی است و قدرت خرید شما را حفظ می‌کند. این بخش از سبد، وظیفه دارد هزینه‌های زندگی شما را پوشش دهد و اعصابتان را آرام نگه دارد.

قمرهای سبد (بخش پرریسک و رشدی): ۳۰ تا ۴۰ درصد سرمایه را وارد بورس، طلا یا کریپتو کنید. اگر این بازارها رشد کردند، ثروت شما جهش می‌کند. اگر هم ریختند (مثل روزهای قرمز بورس)، چون بخش اصلی پولتان در جای امنی است و سود ماهانه دریافت می‌کنید، دچار وحشت نمی‌شوید و مجبور به فروش در ضرر نخواهید شد.

چرا دونگی متفاوت است؟ (فراتر از اعداد)

شاید بپرسید چرا بین پلتفرم‌های مختلف، نام دونگی برجسته شده است؟ پاسخ در «کیفیت طرح‌ها» و «رابط کاربری» نهفته است.

سرمایه‌گذاری فقط عدد و رقم نیست؛ «حس خوب» هم مهم است. وقتی در دونگی سرمایه‌گذاری می‌کنید، دقیقاً می‌دانید پولتان کجا رفته است.

مثلاً می‌بینید: «طرح تولید بسته بندی زعفران صادراتی». شما عکس‌های کارخانه را می‌بینید، گزارش‌های پیشرفت کار را هر ماه مطالعه می‌کنید و حس می‌کنید که چرخ‌دنده‌ای از اقتصاد کشور را چرخانده‌اید.

این حس «مفید بودن» در کنار سود مالی، تجربه‌ای است که خرید و فروش سهام به شما نمی‌دهد. در بورس شما کاغذ (سهام) دست‌به‌دست می‌کنید، اما اینجا شما «ارزش» خلق می‌کنید.

علاوه بر این، فرآیند غربالگری طرح‌ها در دونگی بسیار سخت‌گیرانه است. کارشناسان حقوقی و مالی این پلتفرم، صدها طرح را بررسی می‌کنند و فقط آن‌هایی را که ریسک منطقی و تضامین کافی دارند، به مرحله انتشار می‌رسانند. این یعنی بخش بزرگی از تحلیل و ریسک‌سنجی (Due Diligence) که شما باید انجام می‌دادید، قبلاً توسط یک تیم حرفه‌ای انجام شده است.

داستان آقای رضایی: یک تجربه واقعی

اجازه دهید با یک مثال ملموس بحث را تمام کنیم. آقای رضایی، کارمند بازنشسته‌ای بود که سال ۹۹ تمام پاداش پایان خدمتش را وارد بورس کرد. مرداد ۹۹ بازار ریخت و نیمی از سرمایه او قفل شد. فشار روانی ناشی از این ضرر، سلامتی او را به خطر انداخت.

سال گذشته، او با مفهوم کرادفاندینگ آشنا شد. او تصمیم گرفت استراتژی‌اش را عوض کند. نیمی از سهامش را (حتی با ضرر) فروخت و در ۳ طرح مختلف در دونگی (با ضمانتنامه بانکی و سود ماهانه) سرمایه‌گذاری کرد.

نتیجه چه شد؟

۱. او هر ماه پیامک واریز سود دریافت می‌کند که کمک‌خرج خانه است.

۲. دیگر هر روز صبح با استرس شاخص بورس را چک نمی‌کند.

۳. باقی‌مانده سهامش در بورس هم مانده تا روزی که بازار برگردد، اما چون نیاز فوری به آن پول ندارد، صبر کردن برایش آسان شده است.

این همان معنای واقعی «آرامش در سرمایه‌گذاری» است.

جمع‌بندی: باهوش‌تر از بازار باشید

روزهای قرمز بورس، بخشی جدایی‌ناپذیر از بازارهای مالی هستند. نمی‌توانیم آن‌ها را حذف کنیم، اما می‌توانیم خودمان را در برابرشان واکسینه کنیم.

راهکار فرار از این قرمزهای ترسناک، پناه بردن به بازارهای راکد نیست. راهکار، پیدا کردن مسیری است که هم امنیت داشته باشد و هم سودی بالاتر از تورم.

اگر به دنبال یک سرمایه گذاری مطمئن با سودی بالاتر از بانک ها و صندوق های درامد ثابت هستید که نوسانات بازار خوابتان را آشفته نکند، کرادفاندینگ گزینه‌ای است که باید جدی بگیرید. و در این مسیر، دونگی | dongi با شفافیت، تنوع طرح‌ها و تضامین معتبر، پلی است که شما را به دنیای سرمایه‌گذاری حرفه‌ای و مدرن وصل می‌کند.

فراموش نکنید، برنده واقعی کسی نیست که در روزهای سبز خوشحالی می‌کند؛ کسی است که در روزهای قرمز، خیالش راحت است. همین امروز نگاهی به پرتفوی خود بیندازید؛ آیا سبد شما برای طوفان بعدی آماده است؟ شاید وقت آن رسیده که بخشی از سرمایه را به ساحل امن اقتصاد واقعی منتقل کنید.

خروج از نسخه موبایل