آموزشیاجتماعیاخبار

آموزش قید های تکرار در انگلیسی (با مثال و تمرین)

زبان انگلیسی به‌عنوان یکی از پرکاربردترین زبان‌های جهان، نیازمند تسلط بر قواعد و ساختارهای مختلف برای برقراری ارتباط مؤثر است. یکی از اجزای کلیدی در این زبان، قید های تکرار هستند که به بیان فراوانی یا تکرار یک عمل کمک می‌کنند. در این مقاله، به بررسی این قیدها می‌پردازیم و با ارائه مثال‌‌های کاربردی، سعی داریم تا درک بهتری از نحوه استفاده از اون‌ها در جملات ایجاد کنیم. این آموزش گرامر انگلیسی بهتون کمک می‌کنه تا مهارت‌های زبانی خودتون رو تقویت کنید و در مکالمات روزمره و نوشتارهای خودتون به‌کار ببرید.

پرکاربردترین قید های تکرار

قید تکرار در جملات انگلیسی به‌طور معمول قبل از فعل اصلی یا بعد از فعل “to be” قرار می‌گیره. به‌عنوان‌ مثال، در جملات مثبت، این نوع قید می‌تونه فراوانی یا تکرار یک عمل رو نشون بده. در جملات منفی سوالی نیز، جایگاه قید تکرار تغییر نمی‌کنه و به همین ترتیب عمل می‌کنه. این ساختارها بهتون کمک می‌کنند تا در مکالمات و نوشتارهای خودتون به‌وضوح بیان کنید که یک عمل چقدر تکرار می‌شه. حالا بیایید با پرکاربردترین قید های تکرار آشنا بشیم و در این راستا به آموزش گرامر انگلیسی بپردازیم.

قید “Always”

قید “always” به معنای «همیشه» و نشان‌دهنده تکرار 100% یک عمل است. این قید معمولا برای بیان عادات یا واقعیت‌های دائمی استفاده می‌شه. به‌عنوان‌ مثال:

  • They always arrive on time.
    (.آن‌ها همیشه به‌موقع می‌رسند)

  • She doesn’t always eat breakfast.

(.او همیشه صبحانه نمی‌خورد)

  • Does he always help his friends?
    (آیا او همیشه به دوستانش کمک می‌کند؟)

قید “Usually”

قید “usually” به معنای «معمولا» است و نشان‌دهنده تکرار حدود 80% یک عمل است. این قید برای بیان عادات و رفتارهایی که به‌طور منظم، اما نه همیشه، اتفاق می‌افتند، به کار می‌رود. به‌عنوان‌ مثال:

  • They usually have lunch at noon.
    (.آن‌ها معمولا ظهر ناهار می‌خورند)

  • We don’t usually travel in winter.
    (.ما معمولا در زمستان سفر نمی‌کنیم)

  • Do you usually play soccer on weekends?
    (آیا تو معمولا در آخر هفته فوتبال بازی می‌کنی؟)

قید “Frequently”

قید “frequently” به معنای «غالبا» و نشان‌دهنده تکرار حدود 70% یک عمل است. این قید در جملات برای بیان عادات یا فعالیت‌هایی که به‌طور منظم و با فرکانس بالا اتفاق می‌افتند، استفاده می‌شه. در واقع، قید های تکرار مانند “frequently” به ما این امکان رو می‌ده که میزان تکرار یک عمل رو به‌وضوح و دقت بیان کنیم. به‌عنوان‌ مثال:

  • She frequently visits her grandparents.
    (.او غالبا به دیدن پدربزرگ و مادربزرگش می‌رود)

  • They don’t frequently go to the movies.
    (.آن‌ها غالبا به سینما نمی‌روند)

  • Do you frequently travel for work?
    (آیا تو غالبا برای کار سفر می‌کنی؟)

قید “Often”

قید “often” به معنای «اغلب» و نشان‌دهنده تکرار حدود 65% یک عمل است. این قید برای بیان عادات و فعالیت‌هایی که به‌طور منظم اتفاق می‌افتند، استفاده می‌شه. به‌عنوان‌ نمونه:

  • My husband often goes to work on foot.
    (.شوهرم اغلب پیاده به سرکار می‌رود)

  • She doesn’t often eat out at restaurants.
    (.او اغلب در رستوران‌ها غذا نمی‌خورد)

  • Do you often visit your friends on weekends?
    (آیا تو اغلب در آخر هفته به دیدن دوستانت می‌روی؟)

قید “Sometimes”

قید “sometimes” به معنای «بعضی وقت‌ها» و نشان‌دهنده تکرار حدود 50% یک عمل است. این قید برای بیان فعالیت‌هایی که به‌طور غیرمنظم و گاه‌به‌گاه اتفاق می‌افتند، استفاده می‌شه. به‌عنوان‌ مثال:

  • My friend sometimes plays chess with me.
    (.دوستم بعضی وقت‌ها با من شطرنج بازی می‌کند)

  • I don’t sometimes watch TV during the week.
    (.من بعضی وقت‌ها در طول هفته تلویزیون تماشا نمی‌کنم)

  • Do you sometimes try new recipes?
    (آیا تو بعضی وقت‌ها دستورهای جدید آشپزی را امتحان می‌کنی؟)

قید “Occasionally”

قید “occasionally” به معنای «گاه‌گاه» و نشان‌دهنده تکرار حدود 30% یک عمل است. این قید برای بیان فعالیت‌هایی که به‌ندرت یا به‌صورت غیرمنظم و در مواقع خاص اتفاق می‌افتند، استفاده می‌شه. قید های تکرار مانند “occasionally” به ما کمک می‌کنند تا نشون بدیم که یک عمل به‌طور مداوم انجام نمی‌شه، بلکه تنها در شرایط خاص یا زمان‌های معین صورت می‌گیره.

  • I occasionally go to the theater to watch plays.
    (.من گاه‌گاه به تئاتر می‌روم تا نمایش‌ها را ببینم)

  • She doesn’t occasionally eat dessert after dinner.
    (.او گاه‌گاه بعد از شام دسر نمی‌خورد)

  • Do you occasionally attend concerts?
    (آیا تو گاه‌گاه به کنسرت‌ها می‌روی؟)

قید “Rarely”

قید “rarely” به معنای «به‌ندرت» و نشان‌دهنده تکرار حدود 20% یک عمل است. این قید برای بیان فعالیت‌هایی که به‌طور بسیار کم و غیرمعمول اتفاق می‌افتند، استفاده می‌شه.

  • He rarely eats fast food.
    (.او به‌ندرت غذای فست‌فود می‌خورد)

  • They don’t rarely travel abroad.
    (.آن‌ها به‌ندرت به خارج سفر نمی‌کنند)

  • Do you rarely go to parties?
    (آیا تو به‌ندرت به مهمانی‌ها می‌روی؟)

قید “Hardly Ever”

قید “hardly ever” به معنای «تقریبا هرگز» است و نشان‌دهنده تکرار بسیار کم، نزدیک به 10% یک عمل است. این قید نیز برای بیان فعالیت‌هایی که تقریبا هرگز اتفاق نمی‌افتند، استفاده می‌شه. “hardly ever” و “rarely” معانی مشابه‌ای دارند؛ اما “hardly ever” بیشتر بر عدم وقوع تاکید داره.

  • She hardly ever watches horror movies.
    (.او تقریبا هرگز فیلم‌های ترسناک نمی‌بیند)

  • We hardly ever eat out.
    (.ما تقریبا هرگز بیرون غذا نمی‌خوریم)

قید “Never”

قید “never” به معنای «هرگز» یا «هیچوقت» است و نشان‌دهنده عدم وقوع یک عمل به‌طور کامل است. این قید برای بیان فعالیت‌هایی که هیچ‌گاه اتفاق نمی‌افتند، استفاده می‌شه. قید های تکرار مانند “never” به ما کمک می‌کنند تا به وضوح بیان کنیم که یک عمل هیچ‌گاه در زندگی ما وجود نداره یا انجام نمی‌شه.

  • I never drink soda.
    (.من هرگز نوشابه نمی‌نوشم)

  • She never goes to the gym.
    (.او هرگز به باشگاه نمی‌رود)

  • I never get sad.
    (.من هیچوقت ناراحت نمی‌شوم)

انواع پکیج آموزش زبان انگلیسی با انگلیش بای رز

اگه به‌دنبال یه روش مؤثر و جامع برای یادگیری زبان هستید، انگلیش بای رز می‌تونه گزینه‌ای ایده‌آل براتون باشه. این پلتفرم با ارائه پکیج آموزش زبان انگلیسی متنوع و سفارشی، بهتون کمک می‌کنه تا مهارت‌های زبانی خودتون رو به‌طور مؤثری تقویت کنید. با استفاده از منابع آموزشی متنوع و دوره‌های آنلاین، شما می‌تونید در هر زمان و مکانی به یادگیری ادامه بدید و به تسلط بر زبان انگلیسی دست یابید. انگلیش بای رز با رویکردی نوین و کارآمد، تجربه‌ای لذت‌بخش از یادگیری زبان رو براتون فراهم می‌کنه.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *